یادداشت روز: کاسبی سیاسی از دوگانه‌های کاذب

یکی از اهداف غربی‎ها و غرب‌زدگان داخلی در مذاکرات هسته‌ای وین بزرگ‌نمایی دوگانه «جنگ-توافق» است تا از این طریق مسئولین امر از خطوط قرمز کوتاه بیایند و «توافق بد» را امضا کنند.

گزاره‌های خبری: 1- ند پرایس (سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا) در نشست خبری روزانه خود درباره وضعیت مذاکرات بازگشت به برجام، گفت: «هنوز نتوانستیم توافق را تکمیل کنیم و مشخص نیست که آیا این مذاکرات به نتیجه می‌رسد یا نه! ما با متحدان و شرکای خود برای سناریویی آماده می‌شویم که در آن برجام وجود نداشته باشد و باید به تاکتیک‌ها و رویکردهای دیگری متوسل شویم که الزامات آن را برای ما برآورده کند». 2- صادق زیباکلام از تحلیل گران سیاسی جریان اصلاحات در پاسخ به این سؤال که «در صورت شکست مذاکرات چه خواهد شد؟» با یک سیاه نمایی می‌نویسد: «من معتقدم که آن‌ها یک تیر چراغ برق را هم در ایران سالم نمی‌گذارند؛ چه اسرائیلی‌ها، چه سعودی‌ها، چه خود آمریکایی‌ها. اصلاً هم نه به دنبال تغییر نظام جمهوری اسلامی هستند، نه به دنبال این‌که یک سربازی داخل ایران شود، اما یک تیر چراغ برق هم سالم نمی‌ماند. بله، ما خسارتی وارد می‌کنیم؛ اما ما فلج خواهیم شد؛ چند صد و یا چند هزار عرب و غربی کشته خواهند شد؛ اما در مقابل چه بر سر ما می‌آید؟»

گزاره‌های تحلیلی: 1- غربی‌ها در دوران ترامپ تلاش می‌کردند تا با بهره‌برداری از نظریه «مرد دیوانه» و اعمال فشار حداکثری نظرات خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کنند که با هوشمندی نظام و رهبر معظم انقلاب، از شرایط سخت آن زمان عبور کردیم؛ ولی قضیه تمام نشد، بلکه غرب مجدداً با کمک پادوهای داخلی خود درصدد ایجاد جنگ روانی بر پایه دوگانه «جنگ-توافق» است. 2- رئیس‌جمهور جدید آمریکا با فضاسازی رسانه‌ای سعی کرده است این‌گونه القا نماید که رویکردش نسبت به مسائل هسته‌ای و ارتباط با ایران تغییر کرده، درصورتی‌که کارنامه او نشان می‌دهد تغییری در سیاست‌های آمریکا نسبت به دوران ترامپ ایجاد نشده و صرفاً فشار حداکثری به فشار هوشمند علیه ایران مبدل شده است. 3- دولت انقلابی از ابتدای مذاکرات سه شرط لغو تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و ضمانت معتبر را مطرح کرد. تاکنون بایدن حاضر نشده تعهد و تضمین معتبری درباره لغو تحریم‌ها ارائه دهد. چنین موضوعی حکایت از عدم صداقت طرف آمریکایی در موضوع هسته‌ای دارد و نشان می‌دهد که مذاکره برای آمریکا صرفاً به‌منزله گرفتن توانمندی‌های ایران و عدم انتفاع اقتصاد ایرانی‌ها است. 4- ناتوانی بایدن در مهار کرونا، استمرار سیاست‌های نژادپرستانه سیستماتیک در آمریکا، وضعیت نامناسب اقتصادی و اجتماعی، خروج فاجعه‌بار بایدن از افغانستان، گاف‌های زنجیره‌ای بایدن در سخنرانی‌هایش، ناتوانی در احیای جایگاه جهانی آمریکا، جنگ اوکراین، افزایش قیمت نفت و ... باعث شد تا محبوبیت بایدن به زیر چهل درصد برسد؛ بنابراین بیش از آنکه ایران نیاز به برجام داشته باشد، بایدن برای کسب دستاورد داخلی و خارجی، کنترل قیمت نفت و پیروزی در انتخابات میان‌دوره‌ای، به توافق با ایران نیاز دارد. 5- ناتوانی آمریکا از یک‌سو و پیچیدگی‌های شرایط منطقه‌ای که موجب برتری موازنه قوا به نفع ایران از سوی دیگر، باعث شده که گزینه تهدید نظامی یا فشار دیگر در قبال ایران جواب ندهد؛ اما اینکه پادوهای رسانه‌ای غرب در داخل بر طبل دوگانه کاذب جنگ- توافق می‌کوبند، رویکردی روان‌شناختی دارد تا نظام از ترس جنگ، به یک توافق بد و بدون انتفاع اقتصادی برای مردم تن دهد؛ درصورتی‌که هوشمندی نظام باعث می‌شود در دام این تله و تاکتیک رسانه‌ای نیفتد.

(نویسنده: فرهاد کوچک زاده)