menusearch
keramanews.ir

راهکار ایرانی-اسلامی برای امنیت عمومی زنان در دنیا

جستجو
جمعه ۲۷ تیر ۱۴۰۴ | ۰۵:۲۴:۱۶
۱۴۰۴/۳/۲۱ چهارشنبه
(0)
(0)
راهکار ایرانی-اسلامی برای امنیت عمومی زنان در دنیا
راهکار ایرانی-اسلامی برای امنیت عمومی زنان در دنیا

به عنوان مقدمه باید عرض کنیم، مسئله‌ای که غرب در ادوار مختلف به اشکال گوناگون توانسته به وسیله آن بخش ادراکی جامعه را درگیر کند، مسئله زن است. در یک مقطع، پوشش زیاد زنان مصر را بهانه استعمار قرار می‌دهد و در مقطع دیگر، برهنگی زنان فیلیپین را علت دخالت خود در امور این کشور عنوان می‌کند. چیزی که پیداست این است که موضوع، پوشش زن نیست بلکه پتانسیل موضوع زن در جوامع برای غرب اهمیت دارد، چرا که در مقاطع تاریخی به وسیله آن به نتایج دلخواه رسیده است. در مواجهه با جامعه ایرانی نیز همین کنشگری غرب وجود دارد به‌طوری‌که با راه‌اندازی جنگ نرم و سپس راه‌اندازی پویش‌های مختلف توسط افراد معلوم‌الحال، نهایتاً در سال ۱۴۰۱ با فتنه مهسا امینی بسیاری از مقاصد خود را از زبان برخی فریب‌خوردگان، برهنه فریاد زد.

اما آیا اجبار حجاب موجب نارضایتی است؟ اصلاً «حجاب اجباری» عبارت درستی است؟ نگارنده بر این باور است که آنچه رضایت جامعه را تأمین می‌کند، امنیت روانی و فرهنگی جامعه است. در واقع، نارضایتی جامعه در نبود این عنصر رخ می‌دهد. در آیه ۵۹ سوره احزاب می‌فرماید: «... یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یوذین...» در این آیه شریف، خداوند عامل امنیت و رضایت جامعه را در این می‌داند که زنان مومنین به رعایت حجاب و پوشش اسلامی شناخته شوند تا مورد اذیت و آزار قرار نگیرند. این مسئله مولفه‌ای است که حتی در فرهنگ باستانی ایرانی به صورت پررنگ خود را نشان داده است. این اشتراکات فرهنگی-ارزشی ایران و اسلام است که سبب شده در تاریخ ۲۵ قرن گذشته از زمان ایران باستان تا کنون بیش از ۱۴ قرن، اسلام در ایران رواج داشته باشد. پس آن چیزی که در جامعه ایرانی امنیت‌آفرین و رضایت‌بخش است، حفظ فرهنگ ایرانی-اسلامی است.

لذا نباید از دریچه اجبار به مسئله حجاب نگریست بلکه حجاب، ارزشی است که جامعه ایرانی در ۱۴ قرن اخیر آن را به دلخواه برگزیده و خود را ملزم به حفظ حدود الهی دانسته است. نتیجه این ارزش‌مداری این است که زن در جامعه ایرانی همواره دارای ارزش، حرمت و امنیت بوده تا آنجا که تعرض به یک زن در ایران عواطف عمومی را جریحه‌دار می‌کند؛ اما مثلاً در ایتالیا سالانه بیش از ۱۰۰ زن کشته می‌شود و یا در آمریکا در هر ۱۰۶ دقیقه یک زن کشته می‌شود، اما حساسیت عمومی برانگیخته نمی‌شود. بنابراین همان‌طور که نمی‌توان تخلفات رانندگی را مذموم دانست ولی مخالف الزام رعایت قانون برای رانندگان بود، نمی‌توان با برهنگی، ولنگاری و هنجارشکنی مخالف بود اما ارزش‌ها و فرهنگ‌های بازدارنده را الزامی ندانست.

تحلیل روز

(محمد حکیمی)

موسسه خدمات انفورماتیک کرامنت